شعار سال: بهرام امیراحمدیان در تشریح نوروز باستانی اینگونه آورده است:
ویژگیهای نوروز:
ایران تمدنی کشاورزی و روستایی داشته است. در آن طبقه دهگانان ارزش
ولایی داشتند.
قلمروهای حوزه نوروز از جمله ایران در کمربند اقلیم نیم خشک کره زمین
قرار دارند.
آب از اهمیت خاصی برخوردار است.
سال نو مقارن با برابری شب و روز(اعتدال ربیعی) آغاز زنده شدن زمین و
فصل کشت و کار است
همه اقلام سفره هفت سین، از محصولات کشارزی و حاصل دسترنج دهقان است
نوشدن جهان با نوشدن دلها همراه است. قهرها آشتی می کنند و کوچکترها به
دیدار بزرگترها می روند و از بیماران عیادت می شود. به خانه عزیز از دست رفتگان می
روند و نوعید را به آنها سرسبزی می دهند.
طبیعت در رسیدن به بهار خانه تکانی کرده و درختان برگهای خود را ریخته
و مرتع علف های خشک را به دست باد داده و اکنون هنگام جایگزینی پوشش کهنه با پوشش
نوست. انسانها خانه های خود را تمیز و از کهنگی و فرسودگی می زدایند و دلهاشان را
از کینه.
طبیعت لباس نو می پوشد، درختان سبز می شوند و چراگهها، دامهن کوهها سبز
می شوند و کشتزارها سبز می شوند: فراش باد صبا را بفرمود تا فرش زمریدن بگستراند و
در مهد زمین بنات نبات رات برویاند.(گلستان سعدی)
نوروز و تحرك
اقتصادي و تجاري:
تحرك روحي و رواني مردم:
نقش نوروز در ایجاد وحدت در بین ملل قلمرو نوروز
نام ایران
سه مفهوم از نام ایران برداشت می شود:
یکم: ایران سیاسی
ایران به منزله یک واحد سیاسی-کشوری در غرب آسیا به مساحت 1.6 میلیون
کیلومتر مربع دارای حکومت «جمهوری اسلامی»، عضو سازمان ملل، دارای مرزهای سیاسی
معین و شناخته شده بین المللی. از جنوب به دریای عمان و خلیج فارس محدود می شود.
از شرق با پاکستان و افغانستان همسایه است. از شمال شرقی با ترکمنستان، از شمال با
دریای خزر و از شمال غربی با جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه همسایه است. از
غرب باکشور عراق همسایه است.
دوم: فلات ایران
فلات ایران منطقه گسترده جغرافیایی و زمین شناختی در قاره آسیا
(اورآسیای مرکزی) در نیمکره شمالی است. این فلات در آسیای جنوبی، آسیای جنوب غربی
و قفقاز گسترده شده است و از سرزمینهای کم ارتفاع مجاور خود قابل تمایز است. فلات ایران تقسیمی جغرافیایی بر
پایه وجوه تاریخی است. این منطقه، زیستگاه اقوام ایرانی و محدوده اصلی کشور ایران
در دورههای مختلف تاریخی بوده است.
بلندترین قله فلات ایران تیریچ میر با بلندی ۷۶۹۰ متر در پاکستان است. فلات ایران جزء مهمترین فلاتهای
آسیائی-اروپائی است؛ از آن جا که رشته کوههای آن مرزهای سیاسی دوران معاصر را شکل
دادهاند و نیزرشته کوه البرز در آن
جای گرفته است.
دامنه این سرزمین وسیع از سلسله جبال زاگرس در شمالغربی تا رشته
کوههای سلیمان در مشرق امتداد دارد و از شمال به قفقاز و دریای خزر و تمام امتداد
آمودریا تا سرچشمه آن رودخانه و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان محدود میشود و
به این ترتیب بین درههای حاصلخیز فرات و دجله از یک طرف و از سوی دیگر رودخانه
سند فلات مرتفعی به شکل مثلث وجود دارد که
از اطراف توسط کوهها و ارتفاعات بزرگ محاصره شده است.
سوم: ایران فرهنگی
ایران به منزله یک قلمرو فرهنگی و حوزه تمدنی شامل ایران سیاسی(جمهوری
اسلامی ایران)، افغانستان و بخشی از پاکستان(سند و پنجاب و بلوچستان)، شمال
هند(کشمیر)، شمال غربی چین(سین کیانگ=ترکستان شرقی)، ماوراء النهر یا آسیای
مرکزی(تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان)، منطقه قفقاز(آذربایجان، ارمنستان،
گرجستان)، جمهوری های داغستان و اوستیای شمالی(در ترکیب فدراسیون روسیه)، آسیای صغیر(آناتولی= بخش شرقی ترکیه
امروزی)، بخشی از بین النهرین(عراق)،
بحرین.
حوزه تمدنی ایران:
حوزه تمدني ايران به منطقه وسيعي اطلاق مي شود که با توجه به سابقه
تاريخي آن فرهنگ و تمدن مشترکي در آن شکل گرفته و در منطقه ساري و جاري شده است.
اين فرهنگ و تمدن مشترک مجموعه ملتهاي اين منطقه را به يکديگر پيوند زده و آنها را
به صورت مجموعه اي داراي يکپارچگي فرهنگي شکل داده است. ملتهاي اين حوزه در طول
تاريخ به رغم يکپارچگي فرهنگي آن تجزيه هاي مختلفي را تجربه کرده اند. اما به رغم اين تجزيه ها و جدائي
ها با توجه به فرهنگ و تمدن مشترک خود ميل به همگرايي در بين آنان وجود داشته که
در برخي از مراحل تاريخي و تحت تاثير عوامل مختلف اين گرايش تضعيف و در برخي مراحل
تاريخي تقويت شده است.
نوروز جشن بزرگ حوزه تمدنی ایران
نوروز آييني است كهن و ماندگار با تاريخي شكوهمند كه در گسترة
جغرافيايي جهان ايراني از غرب چين تا آناتولي، از شبه قاره هند و افغانستان در
شرق تا بينالنهرين در غرب و از سين كيانگ و آسياي مركزي در شمال شرق تا دامنه هاي
شمالي قفقاز بزرگ در شمال و آسياي صغير در شمال غربي را شامل ميشود كه دورتا دور
ايران زمين را به عنوان خاستگاه تمدن ايراني در بر مي گيرد.
اين آيين كهن و ارزشمند با جشن ها و مراسم ارزشمند علاوه بر ايران زمين
در همة جمهوري هاي آسياي مركزي و استان سين كيانگ در غرب چين با شكوه تمام برگزار
مي شود.
اقوام و مللی که نوروز را برپا می دارند:
ایرانی ها، تاجیکها، افغانها، تركمنها، ازبكها، قره قالپاقها، قزاقها و
قرقيزها، آذريها، تركهاي شمال قفقاز از جمله تركهاي دربند در داغستان، و كردهاي
تركيه، عراق و سوريه، ایزدیهای ارمنستان و عراق، تاتها و تالشهای قفقاز و بلوچهاي
آسياي مركزي و تركهاي آناتولي همه در باور به اين آيين شكوهمند در برگزاري آن با
هم سهيمند و از مراسم «مير نوروزي» در قزاقستان تا كردستان عراق، تا سبز كردن
گندم در تمامي اين گسترة عظيم تا پختن سمنو در جاي جاي اين قلمرو در پيشباز به
نوروز باستاني و عيد نوزايي طبيعت و دگرگوني جان و تن و نبات و جماد به هم مي
پيوندند و تازه ميگردند.
پیدایش نوروز
در ادبيات فارسي جشن نوروز را مانند بسياري از آيين هاي ديگر، رسم ها،
فرهنگ ها و تمدن ها به نخستين پادشاهان نسبت مي دهند. شاعران و نويسندگان قرن
چهارم و پنجم هجري، چون فردوسي، منوچهري، عنصري، بيروني، طبري، مسعودي، ابن
مسکويه، گرديزي و بسياري ديگر که منبع تاريخي - اسطوره اي آنان بي گمان ادبيات پيش
از اسلام بوده، نوروز و برگزاري جشن نوروز را از زمان پادشاهي جمشيد مي دانند.
محمد بن جرير طبري نوروز را سر آغاز دادگري جمشيد دانسته است: «جمشيد
علما را فرمود که آن روز که من بنشستم به مظالم ، شما نزد من باشيد تا هر چه در او
داد و عدل باشد بنماييد ، تا من آن کنم. و آن روز که به مظالم (مجلسي که به شکايت
مردم در باب ظلمهايي که بدانان شده، رسيدگي مي شده) نشست ، روز هرمز بود از ماه
فروردين ؛ پس آن روز رسم کردند.» ابوريحان بيروني، پرواز کردن جمشيد را آغاز جشن
نوروز مي داند: «چون جمشيد براي
خود گردونه بساخت ؛ در اين روز بر آن سوار شد، و جن و شياطين او را در هوا حمل
کردند و به يک روز از کوه دماوند به بابل آمد و مردم براي ديدن اين امر به شگفت
شدند پس اين روز را عيد گرفته و براي يادبود آن روز تاب مي نشينند و تاب مي خورند.»
جشن نوروز پيش از جمشيد نيز برگزار مي شده و ابوريحان نيز، با آنکه جشن
را به جمشيد منسوب مي کند، يادآور مي شود که، آن روز را که روز تازه اي بود جمشيد
عيد گرفت؛ اگر چه پيش از آن هم نوروز ، بزرگ و معظم بود. به نوشته گرديزي: «جمشيد
جشن نوروز را به شکرانه اين که خداوند گرما و سرما و بيماري و مرگ را از مردمان گرفت
و سيصد سال بر اين جمله بود، برگزار کرد و هم در اين روز بود که جمشيد بر گوساله
اي نشست و به سوي جنوب رفت، به حرب ديوان و سياهان، و با ايشان حرب کرد و همه را
مقهور ساخت. خيام مي نويسد که «جمشيد به مناسبت باز آمدن خورشيد به برج حمل نوروز
را جشن گرفت: سبب نهادن نوروز آن بوده است که آفتاب را دو دور بوده، يکي آنکه هر
سيصد و شصت و پنج شبانه روز به اول دقيقه حمل باز آمد و به همان روز که رفته بود
بدين دقيقه نتواند باز آمدن، چه هر سال از مدت همي کم شود؛ و چون جمشيد، آن روز
دريافت (آن را) نوروز نام نهاد و جشن و آيين آورد و پس از آن پادشاهان و ديگر
مردمان بدو اقتدا کردند.»
ویژگی های انسانی نوروز
جشنها و آئينهاي نوروزي در خود انديشه ها و آرمانهاي انساني و يزداني
بهمراه داد که توانست پس از گسترش اسلام جزو معدود آداب و رسومي باشد كه پابرجا
ماند.
اين آئينهاي زيباي نوروزي که برخي در پيشواز از نوروز، برخي در ايام
نوروز و برخي ديگر در بدرقه نوروز در گستره اي وسيع در بين مردمان گوناگون برگزار
مي گردد و دامنه آن نه تنها محدودتر بلکه سال بسال گستره تر شده و دول
جديدالاستقلال بازمانده از شوروي را فراگرفته و به عنوان جشني دولتي براي بازيابي
هويت سياسي مردم و انديشه سياسي دولتها شناخته شده از زيبايي، شکوه، عظمت و قداست
خاصي برخوردار است.
به نظر مي رسد که اين آيين ها توانايي آن را دارند كه ملل و اقوام
گوناگوني را كه بدان باور داشته و همه ساله آن را پاس داشته و برپا مي دارند، بهم
نزديك سازد. اگر اين فرض در نظر گرفته شود اين وظيفه را كدام كشور يا ملتي مي
تواند به انجام رساند؟
نام اين جشن و آيين در بين همه مللي که آن را برگزار مي کنند از هر
زبان و نژاد همان «نوروز» ناميده مي شود و هيچگاه نام آن به زبانهاي ديگر مردماني
که آن را برگزار مي کنند و حتي به زبانهاي محلي ايراني نيز ترجمه نشده است. اين مورد از ديگر وجوه ماندگاري و
جاودانگي آن است.
علل ماندگاري نوروز
از علل ماندگاري نوروز آن است که اين آيين مردمي است و در قلب مردم و
در بين مردم و در خانواده برگزار مي شود.
خانواده خاستگاه پاسگاه و پروردگاه نوروز است به همين جهت آن را
ماندگار و جاويد ساخته است. چون خانواده کوچکترين واحد اجتماعي و پس از جمعيت از
بيشترين تعداد برخوردار است، نوروز را توانسته است در طول تاريخ نگهدارد، شکوه
بخشد و به نسلهاي بعدي منتقل نمايد.
اين رمز جاودانگي و ماندگاري نوروز را بايد در جاودانگي و ماندگاري
نهاد خانواده در جامعه شرق جستجو
کرد.
نوروز از معدود آئينهايي است كه در آن رابطة انسان و طبيعت و پاسداري
از محيط زيست متجلي ميشود.
آئينهاي نوروزي آن چنان در دل مردم نشاط ميآفريند كه از گذشته دور تا
كنون نه تنها از بين نرفته بلكه بر شكوه آن افزوده شده است. كمتر آئيني را ميتوان
يافت كه ضمن برخورداري از جنبههاي مردمي توانسته باشد بر روح و جان مردم ريشه
دواند.
آئيني است توحيدي كه هم ويژگيهاي مردمي و انساني در آن وجود دارد و هم
آئين ديني و مذهبي پنداشته ميشود. اين آئينها كه از دورة باستان در قلمرو
امپراتوري ايران پديدار شد، شکل گرفت و جاودانه شد، پس از اسلام نيز به حيات
روحاني خود ادامه داد.
دين اسلام هر آنچه روشها، باورها و آيينهايي كه مخالف با انديشههاي
اسلامي بود، در قلمرو خود منسوخ كرد. ولي نوروز با تمام قدرت خود ماندگار شد. راز
اين ماندگاري چيزي نبود جز ويژگيهاي آئيني آن كه مظاهر شرك و بت پرستي در آن نبود.
هر چند ايران زمين سرزمين بت پرستي نبود. اينجا همیشه تاریخ سرزمين
توحيدي بوده است.
قلمرو جغرافيايي نوروز
قلمرو جغرافيايي حوزه نوروز در ناحيه كم آب كره زمين واقع شده است.
اين قلمرو منطبق است با عرض های بين مدار راس السرطان(23 درجه و 27 دقيقه عرض
شمالی) تا
مدار 50 درجه عرض شمالی در نيمکره شمالی و نصف النهارات 20 درجه تا 80 درجه طول
شرقی از نصف النهار گرينويچ، نيمکره شرقی.
در اينجا آب ارزش بسيار دارد و حيات انسان و طبيعت مستقيما بدان وابسته
است و با يكديگر پيوند عميق دارند.
آب:
در كتيبه بيستون آمده است كه اهورمزدا اين سرزمين را از خشكسالي، جنگ و
دروغ در امان نگاهدارد. آب از ديگر عناصر مهم نعمتهای خداوندي است(و هر چیز زنده
را از آب قرار دادیم-قرآن کریم) که در عرصه جغرافيايي حوزه نوروز گرامي داشته مي
شود و تنگ بلور با آب زلال و ماهي قرمز نشان زندگي و حيات شاداب است. در آیین زرتش
گفته آمده است: هر کس در آب تف بیاندازد گناهکار است. دين اسلام نيز ارزش زيادي به آب قائل است و بهشت وعده
داده شده خداوند يكتا در قران كريم جايي است كه نهرهاي فراوان آب زلال در آن جاري
است و باران نعمت الهي است كه به امر خداوند بر زمين مي بارد و به اذن پروردگار
دانه را در خاك مي روياند و تازه شدن طبيعت در هر سال بعد از زمستان سخت، نشانه و
نمادي از رويش و حياتي دوباره براي انسان و نشان رستخيز است.
آئين نوروزي سپاسگزاري بدرگاه يزدان است، به پاس نعمت هایي كه در
اختيار انسان گذاشته است.
با نگاهي به آئينهاي نوروز از جمله خانه تکانی پیش از عید، چارشنبه آخر
سال، سفره هفت سين، مراسم تحويل سال، ديد و بازديدهاي نوروزي، دیدار از بزرگترها،
سرکشی به بیماران، یاری رساندن به تنگدستان، آشتی دادن کسانی که با هم قهر بوده
اند، اهداي عيديانه، و مراسم سيزده بدر، همه به نحوي با روابط انسان و طبيعت و
روابط بين انسانها وابسته ست.
آیین های پیشواز از نوروز:
آیینهای های نوروزی:
آیینهای بدرقه نوروز:
سیزده بدر و چارده بدر
نوروزخواني يا بهارخواني
اين آيين در هر منطقه اي با نام ويژه اي انجام مي شود. البته در برخي
نقاط کاملا به فراموشي سپرده شده ولي در مناطق ديگري مانند استان هاي شمالي هنوز
اجرا مي شود. مي توان گفت حاجي فيروز يا عمونوروز خود يک نوروز خوان است.
در استان مازندران معمولا 15روز قبل فرارسيدن عيد، نوروز خوانان به
روستاها مي روند و با خواندن اشعار و ترانه هاي محلي سال نو را مژده مي دهند.
در بين اين گروه يک نفر ساز مي زند و ديگري مي خواند و نفر سوم که کوله
کش يا بارکش خوانده مي شود به در خانه اهالي رفته و از آنها هديه دريافت مي کند. آيين بهارخواني در سالهاي گذشته
بيشتردر نواحي شمالي و جنوبي استان البرز، مازندران، گيلان، تالش و ديلمان، کومش و
طالقان رواج داشت ولي اکنون به شکل پراکنده در روستاهاي دوردست اين مناطق مشاهده
ميشود.
در بين اين گروه يک نفر ساز مي زند و ديگري مي خواند و نفر سوم که کوله
کش يا بارکش خوانده مي شود به در خانه اهالي رفته و از آنها هديه دريافت مي کند.
آيين بهارخواني در سالهاي گذشته بيشتردر نواحي شمالي و جنوبي استان
البرز، مازندران، گيلان، تالش و ديلمان، کومش و طالقان رواج داشت ولي اکنون به شکل
پراکنده در روستاهاي دوردست اين مناطق مشاهده ميشود.
درآذربايجان شرقي بيشتر نوروزخواني ها مخصوص «ساياچي» ها بود که در
روستاها و شهرها آمدن نوروز را مژده مي دادند. دو سه روز مانده به عيد، جوانها به
در خانه ها رفته، در مي زدند و پشت در شعري ميخواندند، يکي از آنها دامني به تن
داشت تا هداياي مردم را در دامنش جمع آوري کند.
مراسم نوروزخوانی در مازندران
نوروز خوانان معمولا" پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به
داخل روستاها میآیند و با خواندن ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده
میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند،
نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود.صاحب خانه
نیز با دادن پول ،شیرینی، گردو، تخم مرغ و نخود، و کشمش و .... از آنان پذیرایی میکند .
نوروز خوانی در تالش
در این آیین باستانی چاووش خوانان محلی تالش با خواندن اشعاری در وصف
بهار در خیابان ها و معابر ، رسیدن نوروز باستانی را به مردم خبر می دهند و آنها
را برای میزبانی بهار آماده می سازند.
پیچیدن صدایی حزین و دل انگیز ترنم فرا رسیدن فصلی از تحول و نورستگی و
طراوت و شادابی را در گوشه و کنار شهر خبر می دهد.
با این آواها و نواهای فرح بخش ، تالشان این کهن فرهنگان گوشه شمال
غربی گیلان زمین به استقبال سال جدید و نوروز باستانی می روند.
در آذربايجان غربي نويد سال نو را «تکم چي» ها بر عهده داشتند. «تکم»
در زبان آذري يعني «بُز نرِ من» و به گرداننده اين آيين «تکم چي» مي گفتند.
تکم چي پیکره چوبي بزی را که پوست بزغاله بر آن کشيده بود و دو شاخ
برسرش گذاشته بود، به همراه يک نفر ديگر (توبره کش) به روستاها مي رفتند و با
چرخاندن بزچوبي و خواندن اشعاري در حالي که کودک و بزرگ در پي آنها روان بودند،
مژده فرارسيدن نوروز را مي دادند و ازمردم هم هديه مي گرفتند.
چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوري به روايت شاهنامه فردوسي
سور به معناي ميهماني و جشن مي باشد. براساس سروده هاي
پيروز پارسي، حکيم فردوسي، سياوش فرزند کاووس شاه در هفت سالگي مادر را از دست مي
دهد. پادشاه همسر ديگر را برمي گزيند، سودابه که زني زيبا و هوسباز بود عاشق سياوش
مي شود.
سودابه در انديشه بود تا به گونه اي سياوش را به کاخ خويش
می کشاند. سودابه مهر و عشق خود به سياوش را باو مي گويد و همزمان به او نزديک مي
شود و او را در آغوش کشيده و مي بوسد.
سياوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادري خود می گوید که
او را مانند مادر می داند و از این کار شرم دارد. سياوش خشمناک از جاي برخاسته و
عزم خروج از کاخ سودابه را می کند. سودابه که از برملا شدن واقعه بيم دارد و فرياد
می کند و درست بسان افسانه يوسف و زليخا دامن پاره کرده و گناه را به سياوش متوجه
می کند.
در پي جار و جنجال سودابه، کيکاووس پادشاه ايران از جريان آگاه شده و
از سياوش توضيح می خواهد. سياوش به پدر می گوید که پاکدامن است و براي اثبات آن
آماده است تا از میان آتش عبور کند. آتشی هنگفت افروخته می شود. سياوش به تندرستي
و چاپکي و چالاکي به همراه اسب سياهش از آتش عبور کرده و تندرست از آن بيرون می
آید.
اين اتفاق و آزمايش عبور از آتش در بهرام شيد (سه شنبه)
آخر سال روي داده بود و از چهارشنبه تا ناهيد شيد (جمعه يا آدينه) جشن
ملي اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ايران به فرمان کيکاووس سورچراني و شادماني
برقرار شد و از آن پس به ياد عبور سرفرازانه سياوش از آتش همواره ايرانيان واپسين
شبانه بهرام شيد (سه شنبه شب) را به ياد سياوش و پاکي او با پريدن از روي آتش جشن
مي گيرند.
در مراسم نوروز سبزكردن گندم در يك بشقاب جزو سنت معمول است كه در تمام
كشورهايي كه در حوزه نوروز قرار دارند بدون هيچ گونه تفاوتي انجام ميگيرد.
سبزي گندم نشانه احترام به طبيعت و رستني است. از طرفي گوياي اين
واقعيت است كه براي پاسداري از نعمات الهي بايد آن را عزيز داشت. در آئين زرتشت
آمده است كه «هر كس كه گندم ميكارد راستي ميافشاند». زحماتي
كه دهقان براي روياندن گندم مي كشد عبادت شمرده مي شود.
سمنو (سومنک/سومه لاک)
ديگران در خواب، ما دفچه زنيم!
سمنو عنصر حیات بخش سفره هفت سین
سمنو كه يكي از عناصر اصلي سفره هفت سين است، از آرد جوانه گندم تهيه
ميشود همان گندمي كه با خوردن آن آدم از بهشت رانده شد و در زمين مستقر و سرآغاز
حيات بشر در زمين شد.
سمنو سرشار از ويتامين «ئي» است كه اكسيداني قوي و بي اثر كننده
راديكالهاي آزاد در بدن است.
سمنو علاوه بر آن داراي انواع ويتامينهاي «بي» است كه مصرف آن ضمن
تأمين كالري براي حفظ جواني، سلامتي و رفع افسردگي بسيار مفيد بوده و ضد پيري است.
در اين حوزه گندم و در نهايت نان داراي ارزش مادي و معنوي بسيار است.
حرمت گندم و نان
سيب ميوه اي بهشتي
بنا به روايات مذهبي اين ميوه بهشتي قبل از آفرينش انسان در بهشت
وجودداشته است. اين ميوه خوش طعم به رنگها، اندازه ها وطعم هاي مختلفي وجود دارد
كه از نظر طبي خواص مشابهي دارند.
عطاران قديم شربت ها ودم كرده هاي گوناگوني از سيب را براي درمانهاي
مختلف تجويز مي كرده اند كه معروفترين آنها (شربت سيب شاه شاپور) مي باشد كه در
تركيب آن از گل گاوزبان، زعفران، سنا و... استفاده مي شده است.
عده اي نيز معتقدند «يك سيب صبح و يك سيب شب، طبيب را دور نگاه مي دارد.»
سيب خاصیت تقويت كننده اعصاب و آرام كننده دارد. سيب داروي سينه است.
سيب، عطش را نيز برطرف مي كند.
سير، معجزه طبیعت
سنجد ميوه فراموش شده!
نوروز و ادبیات
نوروز در سرزمینهای جهان ایرانی
تاجیکستان:
با شکوهترین و گسترده ترین آیینهای نوروزی در تاجیکستان برگزار می شود.
این آیینها که با نمایشهای خیابانی، چوگان بازی، بزکشی، کشتی گیری، سمنو پزی،
ارائه صنایع دستی، برگزاری نمایشگاههای محصولات کشاورزی و دامی در میادین شهرها و
روستاها و در میدانگاهها در سراسر
این کشور آریایی تبار و تاجیک زبان به جشنی سراسری تبدیل می شود.
افغانستان:
زیباترین و ماندگارترین جشن نوروزی که آیینی فراگیر و گسترده است، به
عنوان آیینی دینی در مزار شریف افغانستان(مرکز ولایت بلخ) برگزار می شود.
میله گل سرخ
نوروز در ترکیه
نوروز در جمهوری آذربایجان
چارشنبه های آخر سال
كوسه بازي
تهیه سمنو
ازبکستان
در ترکمنستان
در قزاقستان
نوروز در پاکستان
سلطان نوروز در آلبانی
شم النسیم
جهاني شدن نوروز
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری تحلیلی خبرآنلاین، تاریخ 1 فروردین 95، کد مطلب: 647069: www.khabaronline.ir